دایی بزرگسال در عوضی مودار خود عوضی روسی را لگد می زند. مارگاریتا چند هفته بیدمشک خود را تراشیده نشده بود ، و حالا پیبی او را با موهای مجعد ضخیم پوشانده بود. دوستی در یک پیراهن صورتی برای بازدید از زیبایی به زیبایی آمد ، که به سادگی زینت خراشیده را تحسین می کرد و به اصرار او بود که جوجه نباتی را از بین برد. پرتزل زبان خود را به چنین مهبل جذابی آغاز کرد و با خوشحالی از سکسورزش نحوه سخت شدن خروسش شروع به نوازش کلیه ها کرد. عوضی با نوازش ضد خنده به این نوازشها پاسخ داد ، و سپس - با شور و شوق خود را در پوزهای مختلف رها کرد ، التماس کرد که متوقف نشود