مردی به دلیل داشتن پول در رابطه با ماشین در رابطه با مایا طلاق گرفت. با قرار دادن درپوش عقب ، یک نوزاد جوان به نام میشا در حال قدم زدن در خیابان بود و وقتی اتومبیل در نزدیکی ایستاده بود ، در حالی که در آنجا مردی ظاهر شده بود ، در حال راهپیمایی بود و از آنجا مردی ظاهر شد که شروع به پرورش یک عوضی کرد تا با او رابطه جنسی برقرار کند. جوجه جوان به دلیل نجابت کمی شکست. اما خیلی زود فهمید که خودش مخالف چنین ماجراجویی نیست و موافقت کرد و شروع به ورود به ماشین کرد. قبل از این که شلخته کوچک وقت کافی سکس هنگام ورزش برای نگاه کردن در اطراف داشته باشد ، او قبلاً با صندلی عقب با قدرت و اصلی لعنتی شده بود ، و خودش در آن زمان برهنه و گول زننده بود.