پسر جوانی با لباس شنا در جنگل به یک لگن حمله کرد و تصمیم گرفت او را در آنجا سرخ کند. عوضی در ابتدا مقاومت می کند ، اما بعد تسلیم می شود و حتی ابتکار عمل را می گیرد. آن مرد کاملاً او را خم کرده و انگشتان دست را که سوراخ عوضی است تسخیر می کند ، با تمام ورزش وسکس توان شروع به لعاب دادن او با دیک وریدی می کند. عوضی مدتها در این مورد آرزو کرده بود و به همین دلیل از صدای اغراق با صدای بلند ناله می کرد. آن مرد سمت راست خود را روی چمن می اندازد و باعث می شود که او اغلب حالتهای پوستی را تغییر دهد و او را در تمام ترکها چسباند. این دختر برای اولین بار در مدت زمان طولانی احساس خوبی می کند که لخت شده است.