اولیا ، یک مرغ روسی و دوست لاغر او با شلوار جین پاره شده ، از دانشگاه به خانه آن پسر عجله زیادی داشت: از این گذشته ، والدینش به کلبه رفته بودند ، این بدان معناست که محل سکونت خالی بود. به محض ورود دانش آموزان به محل ، شخص بلافاصله به زیبایی در شورت بلند شد و شروع به سکس با مربی ورزش نوازش بیدمشک کرد. علیرغم اینکه واژن مانند یک رودخانه جریان داشت ، فاحشه گفت که امروز او دوست دارد به صورت آنالیزی تسلیم شود ، که هرگز در زندگی خود انجام نداده است. شخص عزیز حتی نمی توانست رویای چنین چیزی را داشته باشد و به همین دلیل به خودش اجازه نداد که دریغ کند و به مقعد دمید.